با تمام دلم به پیشواز بهار رفته ام و تکه های جانم را به بادها و یادها و نخ ها سپرده ام و اینک در بهاری تازه، رنگ ها را فرا می خوانم تا گلی بدوزم که شاه نشین چشمان دوست باشد. به حرمت تمام گل هایی که پس از یک شب یلدایی، با اشتیاق خواندن سرودی دوباره برای بهار و در بهار می رویند.
همه ثانیه هایم را می دوزم و به دست هایم فرصت آغازی دیگر می بخشم. شاخه و برگ های گلی را می دوزم که دوست دارم و در آن میانه پرنده ای که با تمام زیبایی و شادابی اش مرا به خواندن سرود دوباره ای از طبیعت و هستی فرا می خواند. پرنده ای که گلواژ های بهاری را در ذهن و روحم می نشاند تا من نیز آغازگر دوختن نجواهای درونم، در این هستی بی پایان؛ باشم. آیا می توانم؟! آیا توانسته ام ؟!! آیا مرا در میان خطوط دوخته شده این طرح می بینی؟؟ من به یقین با پرنده درونم ماندگار خواهم شد و میدانم.
سوزندوزی یک پرنده روی لباس را در تصویر زیر می بینید که به آرامی در میان گل ها نشسته و آوای دلنشینی از بهار را، زمزمه می کند تا همه هستی و آفرینش را به شکفتنی تازه فرا بخواند. این سوزندوزی بسیار زیبا توسط خانم مائده نظری، دوخته شده و به یقین ماندگار نیز خواهد شد. در صورت تمایل برای دیدن تصاویربیشتر می توانید بر روی کلمه نشانیکلیک نمایید.