حرمت آفتاب هستم و هجای باران بر لب دارم. ریشه در خاکم و سرفراز سر بر سینه آسمان می سایم تا با شاخه ای گل، طلوع نور و صبحی سپید را ؛ در چشمان دوست بنشانم. مرا ببین که از ساقه ای کوچک با سوزن و نخ، در حلقه ای از شادمانی روییده ام و شاد زیستن را تجربه ای دوباره و دوباره گشته ام تا در حریم این خاک بمانم . تا بماند و تا بمانیم.
طرحی از یک گل را در تصویر زیر می بینید که توسط خانم شاد زی رمضان زاده بر روی پارچه لیمویی ، سوزندوزی شده است. این اولین تجربه های دوخت و بسیار دلپذیر می باشد. زیباست اینطور نیست؟!!!! شما هم ببینید و لذت ببرید. در صورت تمایل برای دیدن تصاویر بیشتر می توانید بر روی کلمه نشانی کلیک نمایید.

 
										
سلام
خیلی محتوای خوبی بود.
همینطور ادامه بدین لطفا من عاشق سایت شمام همیشه به سایت شما سر میزنم.