دشت ها و صخره ها را می پیمایم- از درخت جان وجودم، بالا می روم تا ستاره های مهربانی را آذین بخش شبی دلنشین، ماهتابی و یلدایی کنم. آنگاه زندگی را، مهربانی را و شادمانی را به صبح فرا خوانم. پس به حرمت ستاره ها، به حرمت شب و روز، به حرمت یاس های سپید، به حرمت مهربانی و به حرمت انار عشق؛ مرا به خاطر سپارید. مرا که همهمه لحظه های نیامده فردا، …