Skip to main content

هر کسی که با سوزندوزی آشنایی داشته باشد و نقشی را دوخته باشد، بخوبی می داند که هر سوزن دوزی با سوزن و نخ نگاه خودش، گل درون خودش را می دوزد. گل ثانیه های بی شماری که دور از هیاهوی روزمره گی، نرم و شیرین بر بستری از خیال؛ درون حلقه ای چوبی رنگ می گیرد و می خواهد تا بماند. این گل می تواند هر رنگ و هر ساختاری  داشته باشد. این گل می تواند بر هر پارچه ای و در هر ذهن و خیالی شکل گیرد. مهم این است که وقتی شما آن را می دوزید، رنگ ثانیه های شما را دارد و بر پهنای خیال شما روییده است. طعم شکفتن را با شما تجربه کرده و می خواهد هویت ثانیه های شما باشد.  راستی گل ثانیه های شما چه رنگی است؟

در تصویر زیر نمونه ای از دوخت یک شقایق زرد را می بینید که توسط خانم مهسا محمد نتاج، از آموزشگاه شب افروز؛ بر روی مانتویی قرمز سوزندوزی شده است و براستی زیباست. برای دیدن تصاویر بیشتری از این سوزندوزی زیبا می توانید بر روی کلمه نشانی کلیک نمایید.

گلدوزی شقایق- مهسا محمد نتاج

پارچه ترمه ام، یک دشت پر از نور، سرود و آواز. در دل پر شکیب خویش، سرو می رویانم. سروهایی سرسبز و بی قرار. سبک، نرم و خیال وار. با سرمه و مروارید، می آمیزم  تا سروهای دوخته شده بر دشت درونم را رویا گونه ای سازم بر اندیشه زمان.

پارچه ترمه ام و همراه دیرین پولک، سرمه و مروارید. روییده ام از دل دشت خیال، از دل یک رویا و از حصار درون خویش. گل می دهم در هر زمان و هر مکان، با همه شاخ و برگ و سروی که مرا یک باغ پر ترانه ساخته است .

ترمه و سرمه دوزی- سوزن دوزی شب افروز

من باغی پر ترانه ام . ترمه ام، پارچه ای بی بدیل و پر نشانه ام. از روزهای دور، از عمق تاریخ آمده ام. در تار و پود من اما، سروهای آزادی روییده که فقط در مقابل عشق سر خم کرده اند. بوته هایی سر در خویش ، با خویش و درویش. بوته هایی که با نامهای (بته درویشی ) و ( بته سرکج)  و (بته جقه) می شناسید .

پارچه ترمه هستم و اگر چه تار و پود زیبایی دارم، مهربان و سر درخویش هستم، همواره در انتظار بهار هستم و رویش. منتظر دستهایی هستم که بی قرارند و نگاه هایی که نخ و سوزن را حرمت می نهند . منتظر هنرمندانی سوزندوز که سوزن دوزی ، جان مایه درونشان  است تا  نقوش ماندگار میهنشان را با لحظه ها و درونشان پیوند بزنند. منتظر اندیشه هایی هستم نو و پر امید که از دیروز به امروز اندیشیده اند و از امروز نیز به فردا می اندیشند.

تارو پود مهربان و عاشق من همواره منتظر دستهایی است که مشتاقانه درون مرا بکاوند و به گوشه گوشه زوایای یک طرح، حیاتی دوباره بخشند و قطعات سرمه؛ منجوق و مروارید را بر سینه من ماندگار نمایند.

پارچه ترمه هستم و تن پوشی برای اعیاد و میهمانی ها ، همراه سفره های برکت و عشق، همنشین سفره های هفت سین و سعادت؛ همسفر مهربانی و عطوفت.

پارچه ترمه هستم و آوای دلنشین ثانیه های امروز برای نجوا های عاشقانه فردا. با سنگ ها و سروها می آمیزم ، با پولک، سرمه، عقیق و فیروزه همراه می شوم تا جان تازه ای به ثانیه ها و لحظه ها ببخشم و ماندگارشان سازم.

پارچه ترمه هستم با سروهای سبز، رنگ در رنگ و پر خیال ، پر شاخ و برگ و بی قرار. پولک هایی از نور و سرور بر من می نشیند و من دو باره و دوباره ،لحظه به لحظه با وقار و عشق، ثانیه ها را به هم پیوند می زنم تا امروز و این ثانیه را به فردا سپارم.

ترمه و سرمه دوزی- سوزن دوزی شب افروز

پارچه ترمه هستم  و یادگار حضور زندگی مادر بزرگ ها در سینه تاریخ. مادر بزرگ هایی با روسریهای سپید و دامن های پرچین گلدار. مادر بزرگهایی شادمان ، نه عبوس و خسته.

پارچه ترمه هستم یادگار عهد شمعدانی ها ، حوض های بزرگ و ماهیان قرمز. یادگار حیاط های بزرگ و اطاق های تو در تو. یادگار روزهای زندگی همه در کنار هم ،نه فقط با خویش . یادگار روزهای خواستن همه چیزهای خوب برای هم و نه فقط برای خویش.

ترمه و سرمه دوزی- سوزن دوزی شب افروز

پارچه ترمه هستم یادگار روزهایی با سلام های پر لبخند. یادگار نگاههای بی ریا و صادقانه. یادگار  دشتهای بی کرانه و شقایق های عاشق، یادگار کوچه باغی هایی پر از دلتنگی .

پارچه ترمه هستم، یادگار اصالت و هوویت یک ملت. همواره در تاریک و روشن تاریخ این سرزمین با اصالت ، فرهنگ، آداب و رسوم و مد همراه بوده ام. یادگار روزهای دوست داشتن هستم و سلام های دلنشین و لبخند های ملیح.

پارچه ترمه هستم . یادگار روزهایی که زندگی در کلام جریان داشت و ملاک ارزیابی عشق بود و مهربانی و نه تفاخر.

پارچه ترمه هستم و……

ترمه و سرمه دوزی- سوزن دوزی شب افروز